حسابداری دادگاهی: فراتر از اتاق دادگاه

حسابداری دادگاهی: فراتر از اتاق دادگاه

حسابداری دادگاهی: فراتر از اتاق دادگاه

حسابداری دادگاهی به طور معمول با بازرسی‌های جزایی و سایر اقدامهای قانونی مرتبط است. هر چه باشد، فرانک ویلسون (Wilson Frank)، که شواهدی کمک کننده به سقوط آل کاپون (Capone Al)به دلیل فرار مالیاتی را کشف کرد، یک حسابدار دادگاهی بود.

 بخش «دادگاهی» در «حسابداری دادگاهی»، نشان دهنده استفاده از روشهای علمی و فنون تحلیلی، به روشی مناسب برای استفاده در محکمه قانونی است. اما حقیقت این است که آن روشها و فنون در بسیاری از زمینه‌ها در کسب وکارها اجراشدنی هستند و حسابداران دادگاهی میتوانند کمکهای ارزشمندی فراتر از حوزه قانونی و نظارتی، به شرکتها ارائه کنند. 

حسابداری دادگاهی که گاهی اوقات امور دادگاهی مالی نامیده میشود، مجموعه مهارتهایی است که از مجموعه دانشهای پذیرفته شده (مانند قوانین شواهد، رویه‌های مرسوم و اخلاق حرفه‌ای) همراه با داده‌های تجربی (به عنوان مثال، صورتهای مالی و معیارهای غیرمالی) استفاده می‌کند. هدف، ایجاد یک نظر تخصصی است که در حل مسائلی که می‌تواند بر هدفهای تجاری یا سایر هدف‌های عملکردی تاثیر منفی بگذارد، مفید باشد. 

حسابداران دادگاهی برای درک شواهد و تعیین حقایق در تضادهای واقعی یا احتمالی پاسخگویی، شفافیت و درستکاری کار می‌کنند. آنها این کار را با استفاده از روشهای اتکاپذیر تحقیق مانند روشهای آماری و مفاهیم ارزیابی مانند آیین‌های اخلاق سازمانی انجام می‌دهند، که آنها را قادر می‌سازد به یافته‌های معتبری دست یابند. 

دانش تخصصی و مهارتهای تحلیلی که حسابداران دادگاهی برای مشــکلات مالی، اقتصادی و حسابداری به کار می‌برند، می‌تواند به شــرکت ها کمک کند تا شــرایطی را که ممکن است برای اعتبار یا حاشیه سود آنها زیان‌اور باشد، کشف و برطرف کنند. حسابداران دادگاهی، رویکردهای حل مسئله‌ای را ارائه می‌کنند که از روالهای بازرســی که بیشتر برای حسابرسی‌های ســنتی اســتفاده می‌شــد، فراتر می‌رود.

 تجربه آنها در تهیه گزارشــها در پیش‌بینــی دعاوی قضایــی، اجــازه می‌دهد تا تحقیق‌ها بدون تلاشهای ناکارامد تکراری، همپوشان و دارای تعارض پیش برود. شــاید مهمتر از همــه، اینکه یک فرایند حســابداری دادگاهی اخلاقی، بی‌طرفانه است، که اطمینان از یک نتیجه موثر را افزایش می‌دهد.

 حســابداران دادگاهــی بــرای کار خــود، به الزام بــه دانش عمیق از عملکرد طولانی مدت به عنوان حســابداران عمومی نیــاز ندارند؛ اگرچه ایــن تجربه میتواند در حل ناســازگاریها و ســایر مسایل مالی با اصول پذیرفته شــده حسابداری خــاص، مفید باشــد. اما دامنــه کار یک حســابدار دادگاهی، گســترده تر از حسابرســی مالی اصول پذیرفته شده حسابداری یــا تایید اظهارات دیگران اســت. حســابداری دادگاهی برای سایر نگرانیهای مدیریتی، مانند ریسک جرم مالی، حسابرسی عملیاتی، و حسابرسی عملکرد نیز کاربرد دارد. 

حســابداری دادگاهــی یک هنر کاربردی اســت، که ممکن اســت افراد خــارج از ســازمان آن را به شــدت آزمایش کنند؛ بنابراین کنترل دامنه کار و به کاربستن اصول اخلاقی، ضروری اســت. بدین ترتیب، حســابداران دادگاهی باید استانداردهای حرفه‌ای، قانونی و قراردادی را رعایت کنند، تا از درستکاری، شایستگی، رازداری و حفظ حریم خصوصی اطمینان پیدا کنند. در غیر این صورت، کارگروه حســابداری دادگاهی با ریســک مخدوش بودن، مجاب کننده نبودن و بی‌اعتباری روبه رو است. بنابراین، از دســتیابی به هدف که همانا حل و فصل اختلافهای احتمالی یا واقعی به طور موثر است، ناکام می‌ماند. 

کمک به رهبران مالی

 رهبران مالی مانند مدیر مالی یا کنترولر، نقشهای پیچیدهای دارند. در ریسک ساده سازی بیش از حد، عملکرد آنها را میتوان به مشارکت بااهمیت در مبادله‌های معمول، مانند اثربخشی کنترل داخلی، و در مبادله های غیرمعمول، مانند ادغامها و تملکها، و همچنین فرایندهای فرعی مانند برنامه های حسابرسی داخلی مستمر، پروژه‌های ویژه و انجام یا به روزرسانی بررسی‌های پیشینه، تقسیم کرد. 

شــرکتها به طور معمول این فرایندها و رویه ها را با درجاتی از موفقیت طراحی و اجرا می‌کنند؛ دســت کم، هیچ اطلاعات واقعــی از ضعــف بااهمیت یا ســایر اختلالهــای درخور توجه دریافت نمی‌شــود. با این حال، این عدم اطلاع ممکن اســت برخــی از رهبران مالــی را به این نتیجه برســاند که رویه های موجود کافی هســتند و ســپس آنها را بدون بررســی دوباره چیزی، یا به چالش کشــیدن ایــن نتیجه گیری کــه هیچ مورد اشــتباهی وجود ندارد، به قضاوت مدیران و مسئولان اجرایی در این زمینه، موکول می‌کنند. با این حال، این فرض که همه چیز خوب کار می‌کند، زیرا شــکایتی ظاهر نشــده، نادرســت است. ممکن است همه چیز آنطور که به نظر می‌رسد نباشد، و همه چیز می‌تواند هنوز از هم بپاشد. 

حســابداران دادگاهــی می‌تواننــد وزنــهای موثــر، قوی و بی طرف بــرای پیش فرضهای نادرســت باشــند. از آنجایی که حســابداران دادگاهی، براوردهــا و فرضیه های عملیاتی را به چالش می‌کشند، مدیران ارشد مالی و کنترولرها می‌توانند از آنها برای به دســت آوردن نوعی ضداطلاعات استفاده کرده و روالهای قدیمی و مستقر را دوباره ارزیابی کنند.

 استفاده منظم از حسابداران دادگاهی نیز راهی مقرون به صرفه برای جلوگیری یا شناسایی رفتارهای متقلبانه یا تبانی کارکنان است، که باعث تقلب پنهان می‌شود. خنثی کردن یا یافتن این جرایم، مستلزم بررسی دوباره دورهای شــرایط و ایجاد معیارهای جدید برای ارزیابی ریســک رفتار کارکنان است. در برخی موارد، مدیران مالی و کنترولرها نیز ممکن است مجبور باشند به ارائه مدارک دادگاهی که جزئیات عدم رعایت ضوابط را پوشــش می‌دهد، با مشخص کردن اطلاعات چه کســی، چه چیزی، چه زمانی، چه مکانی، چــرا و چگونه فکر کنند؛ حســابداران دادگاهی برای انجام این کار تخصص دارند. 

حســابداران دادگاهی میتوانند عملکرد حسابرســی داخلی شــرکت و پروژه هــای خــاص آن را بهبــود ببخشــند. آنها همچنین میتوانند عملکرد کنترل و محدودســازی دسترسی عمومی سازمان را بهبود بخشند؛ در نتیجه، اطمینان بیشتری نســبت به بازبینی باکیفیــت و رویه های تایید، که نســبت به برنامه های بهبود نیافته برتری دارند، فراهم کنند.

 تجربه آنها در مورد فســاد و تقلب، می‌تواند برای شــرکتی که برنامه های یکپارچگی را توسعه داده و حفظ می‌کند، بسیار ارزشمند باشد. از آنجایی که گزارش حســابداران دادگاهی باید برای دادگاه مناسب باشــد، در معرض بررســی متقابل در مورد مقدمات، نتیجه گیری و روششناســی قــرار دارد. درفرایند دادرســی دادگاه، گزارش در معرض ریســکهای علنی شدن، شفافیت و اخلاق اســت.

 به عنوان مثال، رســیدگی علنی در دادگاه علیه یک طــرف متخاصم، می‌تواند باعث تبلیغات شــود. از آنجا که گــزارش باید اســتاندارد پذیرفته شــده برای ارائه شــواهد کافی را داشــته باشد، جزئیات شرکت شــفاف‌تر است. علاوه بر ایــن، تقاضــای دادگاه برای بی طرفی، رعایــت دقیق اخلاق .حرفــه‌ای را ضروری می‌کند.

 به عنوان مثال، رســیدگی علنی در دادگاه علیه یک طــرف متخاصم، می‌تواند باعث تبلیغات شــود. از آنجا که گــزارش باید اســتاندارد پذیرفته شــده برای ارائه شــواهد کافی را داشــته باشد، جزئیات شرکت شــفاف‌تر است. علاوه بر ایــن، تقاضــای دادگاه برای بی طرفی، رعایــت دقیق اخلاق .حرفــه‌ای را ضروری می‌کند.

 بنابراین، این شــرایط باید تمام جنبه های رویه استعلام حسابداران دادگاهی، ازجمله ماهیت، زمانبندی، گســتره، مستندســازی و اطلاع رســانی آنها را هدایت کند. در نتیجه، گزارشگری معتبرتر و باکیفیت تر است.

حسابداری دادگاهی: فراتر از اتاق دادگاه

این بدان معنا نیســت که تحقیق های حســابداری دادگاهی همیشــه منجر به گزارشگری شــفاف عمومی و آشکارسازی رازهای پنهان می‌‌شــود. در مواردی که حســابداران دادگاهی برای مســایلی که شــامل دعــوای قضایی نمی شــود معرفی می‌شــوند، شــرکتها می‌توانند با همکاری مشــاوران حقوقی داخلــی و خارجی برای اســتفاده از قراردادهای عدم افشــا، از حریم خصوصی، محرمانه بودن و رازداری، اطمینان پیدا کنند.

 شناسایی نیاز به کمک 

نشانه های دال بر نیاز یک شرکت به کمک حسابداران دادگاهی، ممکن است در ابتدا نامحسوس باشد. شرایط و مسائل، به ندرت به طور کامل توسعه یافته و شفاف شروع می‌شوند. مدیر مالی و کنترولر، اغلب برای کار با اطلاعاتی که اتکاپذیری آنها به طور معقولی قطعی نیست، به چالش کشیده می‌شوند، که این امر ابهامی ایجاد میکند که نیاز به حل وفصل دارد. آنها ممکن است تصمیم بگیرند که از منابع داخلی، حسابداران دادگاهی خارج از سازمان، حسابرسان مستقل خارجی یا ترکیبی از کارشناسان استفاده کنند. حتی ممکن است تصمیم بگیرند که هیچ کاری انجام ندهند. شما چه زمانی به حسابداران دادگاهی نیاز دارید؟« ستون فرعی در انتهای مقاله، بازبینهای از پرسشهایی را ارائه میدهد که میتواند به تعیین زمان تماس با یک حسابدار دادگاهی کمک کند.

 برای نشــاندادن انواع موقعیتهایی که ممکن اســت مرتبط باشــند، اجازه دهید به برخی طرحهــای تخیلی و رویدادهای خبــری اخیر نگاه کنیم، تا ببینیم حســابداران دادگاهی چگونه می‌توانند تفاوت ایجاد کنند.

 طرحهای ترکیبی

 چهار طرح زیر، ترکیبی از رویدادهای واقعی هستند. آنها به طور واقع بینانه، نوع معضل های مبهمی که مدیران مالی و کنترولرها بیشتر با آن روبه رو هستند را نشان می‌دهند. در دو مورد اول، مدیران مالی به درستی حسابداران دادگاهی را برای حل مشکل مستقر کرده‌اند. اما در دو مورد آخر، حسابداران دادگاهی وارد نشده‌اند و مشکلات بدتر شده است. طرح بازگشت در شکایت افشاگرانه یک ناشناس، ادعا شده بود که یکی از مدیران ارشد املاک در یک صندوق که به صورت عمومی اداره سرمایه گذاری املاک و مستغلات می‌شد، یک طرح رشوه خواری و باج گیری تنظیم کرده بود. 

صندوق سرمایه گذاری املاک و مستغلات به این ادعا پاسخ داد، اما مدیر ارشد مالی تجربه زیادی در انجام بازرسی های جزایی نداشت. بنابراین، از حسابداران مستقل دادگاهی کمک گرفتند، که در انجام آزمونهای تقلب و بازرسی های جزایی مرتبط، با تجربه بودند. حسابداران دادگاهی شواهد و اسنادی را کشف کردند که نشان می‌داد شکایت افشاگر پشتوانه‌ای ندارد.

 بازرسی حسابداران دادگاهی همچنین نشان داد که پاسخ صندوق سرمایه گذاری املاک و مستغلات، با قوانین و مقررات جاری مطابقت داشته و با آیین اخلاقی صندوق سرمایه گذاری املاک و مستغلات همسو است. بازرسان شواهد کافی برای جلب رضایت همه افراد درگیر از جمله حسابرسان مستقل و مراجع قانونی را ارائه کردند. 

تضعیف امنیت بانکی مشتریان یک بانک خارجی در مورد امنیت بانکداری برخط ابراز نگرانی کردند. آنها همچنین کنترلهای داخلی را برای کارمندانی که سوابق ارائه شده از سوی مشتری را وارد می‌کنند، به آن دسترسی دارند، از آن نگهداری کرده و آن را به روز می‌کنند، زیر سوال بردند. مسایل مربوط به نسبت حساس بود و مدیر مالی و گروهش فاقد درستکاری بودند؛ زیرا در طراحی و اجرای سامانه کنترل دخیل بودند. 

مدیر ارشد مالی، حسابداران دادگاهی را وارد کرد که کارهای مورد نیاز برای رسیدگی به نگرانیهای مشتریان را برنامه ریزی و اجرا کردند. از آنجایی که حسابداران دادگاهی مستقل و بی طرف بودند، می‌توانستند اطلاعات مربوط به رعایت ضوابط توسط کارکنان را به دست آورند؛ اطلاعاتی که کارکنان تمایلی به اشتراک گذاشتن آن با مدیریت نداشتند. 

بازرسان شرکت کار را خراب می‌کنند. یکی از اعضای هیئت امنایی که بر طرح بازنشستگی چند کارفرمایی نظارت می‌کرد، نکته‌ای درباره ناهنجاری های احتمالی مجرمانه در حسابداری و گزارشگری مالی این طرح دریافت کرد. برای کاهش آسیب به اعتبار هیئت و افراد دخیل در این طرح، هیئت کار نظارت بر تحقیق را به مدیر ارشد مالی و گروه حسابرسی داخلی محول کرد. 

تحقیق های آنها نتوانست همه اسناد، گواهینامه ها و شواهد مالکیت عمومی را یکپارچه و دقیق تفسیر کند، که منجر به نتایج گمراه کننده‌ای شد که رفتار مجرمانه احتمالی کلاهبرداران را دست کم گرفت. تحقیق های بعدی به وسیله دفتر دادستان محلی تایید کرد که تحقیق های داخلی شرکت فاقد اعتبار است.

 متقلبان، بازرسان تازه کار را میترسانند. کارمندی که به تازگی به یک شرکت خدمات مالی و بازرگانی دولتی منتقل شده بود، متوجه شد که این سازمان در توسعه املاک تازه تحصی شده، سیاستها و رویه‌های تدارکات، ازجمله مستند سازی رعایت ضوابط را نادیده می‌گیرد. زمان‌بندی این کشف، برای گروهی که به رهبری مدیر ارشد مالی، مسئول بازبینی و پیگیری مسایل مطرح شده بودند، چندان مناسب نبود.

 گروه، کارکنان کافی نداشت و با تعهدهای معمول گزارش‌دهی بسیاری روبه رو بود؛ بنابراین، اعضای گروه بیشتر کار را به کارکنان تا حدودی کم تجربه، واگذار کردند. کارکنانی که در طرح رعایت نشدن ضوابط شرکت داشتند، از ارعاب نامحسوس و تدابیر دیگر برای سرکوب اطلاعات علیه کارکنان تازه کار آسیب پذیر استفاده کردند. در نتیجه، یافته‌های رعایت نشدن ضوابط ناقص بود و در رسیدگی به علل اصلی ناکام ماند. در حقیقت، فساد جزایی و تبانیهای پنهانی در کار بود، که مراجع مجری قانون بعدها کشف کردند. 

رویدادها در اخبار

مهارت تخصصی حسابداران دادگاهی در جمع اوری و تحلیل بی‌طرفانه شواهد، در بسیاری از موقعیتها ارزشمند است. در اینجا چند داستان تجاری به تازگی منتشر شده است که در آن استفاده فعال از حسابداران دادگاهی، ممکن است از بروز فاجعه جلوگیری کند.

 کلیدهای احتراق شــرکت جنرال موتــورز GeneralMotors. در ســال ،۲۰۱۴ شــرکت جنرال موتورز فراخوان گســترده‌ای از خودروهــا را به دلیل کلیدهای احتــراق معیوب اجرا کرد. اختلاف رســمی بین جنرال موتورز و دلفی اتومتیو پیالسی(PLC Automotive Delph)، یعنی شرکتی که کلیدهای احتراق را تولید می‌کند، وجود دارد.

 اسناد حاکی از آن است که جنرال موتورز ممکن است دلفی را تحت فشار قرار داده تا کلیدهای احتراق نامرغوب را بــه جنرال موتورز عرضه کند؛ کلیدهایی که گفته می‌شد جنرال موتورز می‌دانست که ریسکی برای امنیت عمومی هســتند و تعمیر آنها امکان پذیر نیست.

حسابرســی عملیاتی، شــامل مدیریت فرایند تدارکات، که زیر هدایت حسابداران دادگاهی مستقل و بی طرف انجام می‌شود، به احتمال چنین شــواهد مستندی را کشــف، تفسیر و استفاده می‌کند، تا مدیریت ارشد جنرال موتورز را متقاعد کند که اعمال چنین فشــار تجاری بر تامین کننده مهم و اعتبار تجاری جنرال موتورز و مشتریان، برای هر دو خطر ایجاد می‌کند. پرونده های قضایی زیادی علیه جنرال موتورز در جریان است. 

کیســه هوای شــرکت تاکاتــا(Takata). یکــی دیگر از مناقشــه های معروف خودرو، اختلاف بین شرکت تاکاتا، سازنده کیســه هوای خودرو، و شرکت هوندا موتور(Motor Honda)، بزرگترین مشتری آن است. هوندا ادعا میکند که تاکاتا می‌دانست کیسه های هوا معیوب هستند و در صورت بازشدن، ریسک مرگ یا صدمات جدی بدنی به همراه دارند. 

حسابرســی عملیاتی تاکاتا با کمک اموردادگاهــی، به احتمال ارتباطات داخلی، گزارشــهای عملکــرد و بازخورد مشــتریان درمورد کیســه های هوا را کشــف می‌کرد؛ و بنابراین، ادامه رویه های مزبور را بدون به چالش کشیدن چنین اقدامهای غیرقابل توجیه و آسیب رسان احتمالی در بالاترین سطوح مدیریتی تاکاتا، رد میکرد.

 شــواهد رضایتمندی بانک فــدرال رزرو نیویــورک مشــتریان کــه در جلســه های اســتماع کمیته فرعــی کمیته مــورد بحث قرار بانکداری ســنای ایالات متحد امریک گرفــت، شــامل نگرانیهایی در مــورد اســتقلال، عملیات، و شــیوه های نظارتی بانک فدرال رزرو نیویــورک بود، ازجمله اینکــه آیا کمکهای غیرقانونی احتمالی به یک موسســه مالی قانونــی ارائه میکــرد. 

گفته میشــود که بانک فــدرال رزرو نیویورک، اطلاع رسانی داخلی یکی از بازرسان خود را به اندازه کافی جدی نگرفته اســت. در نتیجه، بانک مسایل مربوط به تضاد منافع احتمالی را شناســایی و به ســرعت اصلاح نکرد. بیشــتر اوقات، کمک مهمی که از ســوی حسابداران دادگاهی مســتقل و بی طرف ارائه می‌شــود، در زمینه تفسیر مستندات اســت، که از آن برای ایجاد یک اســتدلال متقاعدکننده برای توقف و اصلاح شیوه های کسب و کار نامناسب احتمالی استفاده می‌کننــد. 

صداقــت و اخلاق بــه حســابداران دادگاهی اجازه نمی‌دهد که نگران “برهم‌خوردن آرامش” باشند؛ رویکردی که گاهی باعث می‌شود حسابرسان داخلی و بازرسان، نگرانیهای مستدل خود را کاهش دهند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *